چگالی کلمات کلیدی چیست و آموزش محاسبه چگالی کلمه کلیدی

به پرچالش‌ترین بحث دنیای سئو خوش آمدید! همیشه وقتی پای چگالی کلمات کلیدی وسط می‌آید، متخصصان سئو حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. در واقع دنیای سئو دو بخش است. یک بخش متخصصانی هستند که می‌گویند چگالی کلمات کلیدی خیلی مهم است و بخش دیگر متخصصانی که مخالف توجه به این موضوع هستند. ما هم نمی‌توانیم بگوییم فقط طرف یک گروه هستیم.

چگالی کلمات کلیدی هم مهم هست و هم در مواردی می‌تواند چندان مهم نباشد. اما هیچ کدام از این بحث‌ها دلیل نمی‌شود که با مفهوم و محاسبه چگالی کلمه کلیدی آشنا نباشیم. پس در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا با سیر تا پیاز مبحث چالش‌برانگیز چگالی کلمه کلیدی بیشتر آشنا شویم.

فرمول محاسبه چگالی کلمه کلیدی

برای محاسبه چگالی کلمات کلیدی، تعداد کلمات کلیدی موجود را بر تعداد کل کلمات صفحه تقسیم می‌کنیم. سپس آن عدد را در 100 ضرب می‌کنیم. به عنوان مثال، فرض کنید از کلمه کلیدی خود 10 بار در یک پست وبلاگ 1000 کلمه‌ای استفاده کرده‌اید. 10 تقسیم بر 1000 می‌شود. حال این عدد ضرب در 100 می‌شود و چگالی کلمه کلیدی آن مقاله 1 درصد می شود. در نتیجه شما چگالی کلمه کلیدی 1٪ خواهید داشت. اگر در همان پست 20 بار از همان کلیدواژه استفاده کنید، چگالی کلیدواژه شما 2٪ خواهد بود.

چرا برخی متخصصان سئو به چگالی کلمات کلیدی بی‌محلی می‌کنند؟

آیا باید به چگالی کلمه کلیدی اهمیت بدهیم؟ اکثر کارشناسان سئو داخلی معتقدند که توجه بیش از اندازه‌ای نسبت به چگالی کلمات کلیدی وجود دارد. این گروه می‌گویند در واقع چگالی کلمات کلیدی هرگز اهمیت عمیقی در سئو نداشته و توجهی که به این مفهوم می‌شود بیجاست.

واقعیت این است که چگالی کلمات کلیدی هرگز یک فاکتور رتبه بندی قابل توجه نبوده است. اما همچنان افرادی را می‌بینید (به ویژه در وبلاگ‌ها و صفحات فیسبوک) که در مورد چگالی کلمات کلیدی ایده‌آل حرف می‌زنند. اعدادی که در این وبلاگ‌ها می‌بینید معمولاً بین 1 تا 5 درصد است. با این حال، پاسخ به این سوال بسیار ساده است: هیچ چگالی کلمه کلیدی ایده آلی وجود ندارد!

چیزی که تلاش داریم بگوییم این است که اگر شما از یک کلمه کلیدی فقط برای رسیدن به چگالی کلمات کلیدی ایده‌آل استفاده کنید ضرر می‌کنید. در واقع این کار باعث می‌شود متنی که شما می‌نویسید مصنوعی باشد. ضرر نگارش چنین متنی خیلی بیشتر از سود آن است. چرا؟ چون این روشی نیست که محتوا باید طبق آن نوشته شود.

اگر اصرار زیادی داشته باشید که کلمات کلیدی را در متن خود بگنجانید ممکن است درگیر کیورد استافینگ شوید. باور کنید شما نمی‌خواهید چنین اتفاقی بیفتد. ممکن است متوجه آن نباشید اما اگر گوگل تشخیص دهد که سایت شما مرتکب کیورد استافینگ شده، جریمه می‌شوید. روی حرف ما حساب کنید؛ جریمه گوگل اصلا خوشایند نیست.

پس برای پاسخ به این سوال که آیا چگالی کلیدواژه باید در نظر گرفته شود می‌گوییم بله. شما باید چگالی کلمات کلیدی را بررسی کنید که مطمئن باشید که از کلمه کلیدی خاصی بیش از حد استفاده نکنید. منظورمان این است که کاربرد این معیار بیشتر برای جلوگیری از کیورد استافینگ است. چگالی کلمات کلیدی نباید معیاری شود که طبق آن شروع کنید و کلمات را بیش از حد در متن خود بگنجانید تا جایی که متنتان کاملا ناخوانا شود.

آیا اگر در سئو به چگالی کلمات کلیدی توجه نکنیم دنیا به آخر می‌رسد؟

نه، اینطور نیست. چگالی کلمات کلیدی برای سئو مهم نیست. خیلی وقت است که دیگر چگالی عبارت کلیدی به عنوان یک فاکتور رتبه بندی شناخته نمی‎شود. این به این دلیل است که الگوریتم‌های موتورهای جستجوی مدرن به اندازه کافی هوشمند هستند که از راه‌های دیگر بفهمند یک صفحه در مورد چیست و چقدر با هدف جستجو مطابقت دارد.

گوگل تا حد زیادی این موضوع را تایید کرده است. در طول سال‌ها سعی شده است سئوکاران را از اصرار به رعایت چگالی کلمات کلیدی منصرف کنند. مت کاتز، رئیس سابق تیم وب در گوگل، می‌گوید: «من خوشحال می‌شوم اگر مردم از وسواس در مورد چگالی کلمات کلیدی دست بردارند. قانون سخت و سریعی در این مورد وجود ندارد. چگالی کلمات کلیدی، به طور کلی، چیزی است که من روی آن تمرکز نمی‌کنم. بهتر است به جای آن مطمئن شوید که محتوای شما نگارشی طبیعی دارد.»

چگونه حساب کنیم چگالی کلمات کلیدی چقدر است؟

راه‌های زیادی وجود دارد که خیال خودتان را از بابت چگالی عبارت کلیدی راحت کنید. در واقع ابزارهای رایگان زیادی هستند که این کار را انجام می‌دهند. یکی از ابزارهای رایگانی که می‌تواند در محاسبه چگالی کلمات کلیدی کمک کند افزونه مرورگر سئو Mangools است.

همچنین اگر مطمئن نیستید که متن بیش از حد بهینه شده است یا نه می‌توانید متن را با صدای بلند بخوانید. اینگونه متوجه می‌شوید که آیا متن شما مصنوعی به نظر می‌رسد یا نه. اگر سایر مقالات ما را دنبال کرده باشید، در مقاله کیورد استافینگ مثال خوبی برای این موضوع آورده‌ایم. مثال ما، یک فروشنده‌ی کالسکه‌ی ایمن کودک بود که در پنج خط بیش از یازده بار از واژه کالسکه ایمن استفاده کرده بود. خب مشخص است که شما با مشاهده چنین سایتی هم از کودکان زده می‌شوید و هم از کالسکه یا هر چیز دیگری که به کودک و ایمنی او مربوط شود!

چگالی کلمات کلیدی را چطور اعمال کنیم که نه سیخ بسوزد نه کباب؟

اگرچه چگالی کلمات کلیدی دیگر یک عامل رتبه بندی نیست، اما ما همچنان توصیه می‌کنیم هنگام نگارش محتوا به گونه‌ای زیرزیرکی نکات زیر را در نظر بگیرید 

به کلیدواژه‌ها کلید نکنید!

در بخش‌های قبل گفتیم که چیزی به نام درصد چگالی کلمات کلیدی ایده‌آل وجود ندارد. ما هم هدف قرار دادن چنین درصدی را توصیه نمی‌کنیم. این کار به رتبه‌بندی شما کمک نمی‌کند. در واقع، احتمالش وجود دارد که این کار بیشتر اثر معکوس داشته باشد. این به این دلیل است که گوگل افزودن کلمات کلیدی به یک صفحه را مصنوعی می‌داند. کاری که به عنوان «کیورد استافینگ» شناخته می‌شود.

در واقع گوگل کیورد استافینگ را به عنوان تلاش برای دستکاری الگوریتم و تجربه کاربر می‌بیند. همانطور که می‌دانیم، تنها چیزی که برای گوگل مهم است همین تجربه کاربر است. به عبارتی کیورد استافینگ مستقیماً در تضاد با دستورالعمل‌های وبمستر گوگل است و شما دارید با بد دستورالعملی در می‌افتید.

پر کردن صفحات با کلمات کلیدی یا اعداد منجر به تجربه کاربری منفی می‌شود و می‌تواند به رتبه سایت شما آسیب برساند. این یک تاکتیک سئو کلاه سیاه است که دیگر گزینه مناسبی نیست. پس در عوض چه کاری باید انجام دهید؟ پاسخ ساده است. چگالی کلمات کلیدی را فراموش کنید و طبیعی بنویسید. البته باید کلمات کلیدی خود را در متن ذکر کنید. اما معمولاً برای انجام این کار نیازی به تلاش خاصی ندارید زیرا این امر به طور طبیعی هنگام نوشتن اتفاق می‌افتد.

حواستان را جمع موضوعی کنید که می‌خواهید پوشش بدهید

ممکن است گوگل دیگر به چگالی کلمه کلیدی نگاه نکند، اما به پوشش موضوع دقت می‌کند. پس به جای اینکه کلمه کلیدی مورد نظرتان را بارها و بارها اضافه کنید، روی پوشش تا حد امکان کامل موضوع تمرکز کنید. این بدان معنی است که روی موضوعاتی که جستجوگران احتمالاً انتظار دیدن آن‌ها را دارند تمرکز کنید.

برای یافتن ایده و پوشش موضوعات مختلف، از چیزهایی که قبلا رتبه‌بندی شده است استفاده کنید. کلمه کلیدی مورد نظر خود را در گوگل جستجو کنید. تعدادی از صفحات با رتبه برتر را باز کنید. هر صفحه را بررسی کنید و به دنبال عناوین فرعی رایج بگردید. به عنوان مثال، اکثر صفحات با رتبه بالا برای کلمه کلیدی «لینک سازی» دارای عنوان فرعی «لینک سازی چیست؟» هستند.

بیشتر آن‌ها همچنین تمایل دارند که چرایی مهم بودن لینک‌سازی را هم پوشش دهند. آن‌ها لیستی از استراتژی‌های لینک سازی را که خوانندگان می‌توانند استفاده کنند نیز ارائه می‌دهند. پس اگر پستی در مورد لینک سازی می‌نویسید، همه این‌ها موضوعات فرعی هستند که باید آن‌ها را پوشش دهید. رک بگوییم: از آنالیز رقبایتان غافل نباشید.

همچنین می‌توانید از ابزار Ahrefs برای کمک به فرآیند تحقیقتان استفاده کنید. این ابزار به طور خودکار لیستی از کلمات کلیدی صفحات رقیب شما را بیرون می‌کشد. البته لازم است لینک صفحات را خودتان به ابزار بدهید. سپس کافیست فهرست را مرور کنید تا موضوعات فرعی را پیدا کنید. در اینجا نحوه استفاده از Ahrefs را آورده‌ایم:

ابتدا آدرس‌های سه صفحه با رتبه برتر را در ابزار Content Gap وارد کنید. به حالت URL بروید، سپس روی «نمایش کلمات کلیدی» کلیک کنید. اینجا باید یک لیست طولانی از کلمات کلیدی را ببینید. فهرست را نگاه کنید و برخی از موضوعات فرعی احتمالی را انتخاب کنید. همه کلمات کلیدی برجسته شده در مثال بالا به طور بالقوه موضوعات فرعی خوبی برای مقاله‌ای در مورد لینک سازی هستند.

چه فایده دارد کلمه کلیدی باشد ولی جای آن کلیدی نباشد؟

درست است که نباید مرتکب کیورد استافینگ شوید، اما منطقی است که کلمات کلیدی اصلی خود را در چند مکان مهم و برجسته قرار دهید. در واقع چگالی کلمه کلیدی را در این نقاط متمرکز کنید:

• برچسب عنوان
• تیتر
• URL
• توضیحات متا

با این حال، یک شرط مهم در اینجا وجود دارد. در تمام موارد بالا، شما باید فقط در صورتی کلمه کلیدی را درج کنید که انجام آن طبیعی به نظر می‌رسد. یعنی فقط چون می‌خواهید چگالی کلمات کلیدی شما بالا باشد کلمات را در تیتر نگنجانید. همچنین، اگر منطقی‌تر است، از استفاده از معادل‌های نزدیک یک کلمه کلیدی به جای خود آن نترسید.

به عنوان مثال، تیتر «چگونه مشترکین یوتیوب بیشتری به دست آوریم» را در نظر بگیرید. فرض کنید راهکارها در این متن به صورت فهرست است. از آنجایی که ما پست را به صورت فهرست نوشتیم، درج یک عدد در عنوان منطقی‌تر است. بنابراین ما به جای آن «۹ روش برای دریافت مشترکین بیشتر یوتوب» را انتخاب می‌کنیم.

این معادل کلمه کلیدی چندان مطابقت ندارد. اما اشکالی ندارد. گوگل آنقدر باهوش است که بداند ما در حال نگارش چگونگی به دست آوردن مشترکین بیشتر یوتوب هستیم. بنابراین استفاده از یک تغییر به رتبه‌بندی ما لطمه نمی‌زند. می‌بینید؟ بیشتر از آن که درگیر چگالی کلمه کلیدی باشید، خودتان را درگیر مفهوم و خلاقیت در نگارش کنید. اینگونه نتیجه بهتری می‌گیرید.

از خوشه بندی کلمات کلیدی غافل نشوید که از صفحه اول نتایج جا می‌مانید

تا اینجا زیاد گفتیم که خودتان را درگیر قید و بند چگالی کلمات کلیدی نکنید. اما خوشه بندی مفهومی است که خودش به صورت عملی شما را متوجه می‌کند چرا نباید زیادی درگیر چگالی کلمه کلیدی شوید. بیایید با یک مثال به سراغ این مفهوم برویم.

فرض کنید قرار است متنی در مورد تخت جمشید بنویسید. تخت جمشید در شیراز است، مربوط به زمان هخامنشیان است و کوروش بزرگ در آن سلطنت کرده. گوگل آنقدر باهوش است که این‌ها را می‌داند. پس در متنی که در مورد تخت جمشید می‌نویسید انتظار دارد کلمات شیراز، کوروش و هخامنشیان را ببیند! در واقع این کلمات با هم خوشه‌بندی شدند. حیرت انگیز است، نه؟ حالا می‌بینید چگالی عبارت کلیدی در مقابل چنین الگوریتم‌هایی چقدر کم می‌آورد؟

سوالات متداول درباره چگالی کلمات کلیدی